!!مــوجــودات ِ غــریبـی هـستیـم ! نـه طاقــت ِ دروغ را داریـــم … و نــه تحــمّل ِ حـقــیــقت را ♥ .♀.•° Good Time♥ .♀.•° |
|||
مشخصه میگرن مزمن عبارتست از حملات سردرد با خصوصیات میگرن، در حداقل ۱۵ روز در ماه به مدت حداقل سه ماه، به شرط آن كه این سردرد مزمن به علت مصرف بیش از حد داروهای مسکن برای درمان میگرن حاد نباشد.
درسال ۲۰۰۳، جمعیت بین المللی سردرد (HIS)، معیارهای تشخیصی جدیدی برای میگرن مزمن به عنوان عارضه میگرن دوره ای تعیین كرد. مشخصه میگرن مزمن عبارتست از حملات سردرد با خصوصیات میگرن، در حداقل ۱۵ روز در ماه به مدت حداقل سه ماه، به شرط آن كه این سردرد مزمن به علت مصرف بیش از حد داروهای مسکن برای درمان میگرن حاد نباشد.به طور كلی شیوع میگرن، در نژادهای غربی حدود ۱۱% و شایعترین سن گزارش شده ۲۵ تا ۵۵ سال است. زنان بیشترین بیماران دچار میگرن را تشكیل می دهند. بررسی بیماران دچار میگرن در ایالات متحده، نشان داده است كه طی ۱ سال ۲/۱۷ % بیماران زن و، ۶% آنها مرد بوده اند. بیش از ۵۰% بیماران بررسی شده هرگز و یا حداقل در یك سال گذشته به پزشك مراجعه نكرده بودند. میزان شیوع در آمریكا با میزانهای گزارش شده از انگلستان سازگار است (۳/۱۸% در بین زنان و ۶/۷ % در میان مردان) وبیشترین میزان آن در میان سفیدپوستان مشاهده شده است. بیشتر بیماران مبتلا به میگرن، كمك پزشكی دریافت نمی كنند وبه داروهایی كه اغلب به صورت نسخه نشده (OTC) تهیه می شود اكتفا می كنند. در نتیجه تداخل بیماری با تحصیل و شغل شایع است،همچنین هزینه های غیر مستقیم بیماری بیشتر از هزینه مداخلات مستقیم پزشكی است.یكی از فاكتورهای خطر اصلی در تبدیل میگرن به حالت مزمن، دفعات زیاد سردردهای دوره ای همراه با مصرف بالای داروهای مسكن می باشد. (با این حال، مصرف بیش از حد داروها از تعریف میگرن مزمن حذف شده وازمان ایجاد شده توسط مصرف بیش از حد داروها امروزه جداگانه طبقه بندی می شود.) سایر فاكتورهای خطر برای تبدیل به فرم مزمن شامل عوامل ناتوان كننده روحی، ویژگیهای شخصیتی، استرس، ناراحتیهای جسمانی مانند فشار خون بالا، آلرژی ها، آسم، هیپوتیروئیدیسم، اختلالات خواب و مصرف بیش از حد كافئین است. میزان خطر همراه با هر كدام از حالات سوماتیك و فاكتورهای مربوط به شیوه زندگی به صورت زیر ارزیابی شده است: (OR بیماران مبتلا به میگرن مزمن با بیماران دچار میگرن غیرمزمن مقایسه شده است.) هیپوتیروئیدی ۴/۸ (P=۰.۰۰۰۴) ، فشار خون بالا ۹/۶ (P<۰.۰۰۰۱) ،آلرژی ۵/۳ (P=۰.۰۰۰۱)، مصرف روزانه كافئین ۹/۲ (P=۰.۰۰۰۸) ، آسم ۴/۲(۰.۰۳=(P . فاكتورهای گوناگون مانند مصرف زیاد چربی، چاقی، مقاومت به انسولین، فعالیت بدنی شدید، گرسنگی، قرص های ضد بارداری خوراكی و مصرف سیگار نیز ممكن است باعث افزایش سطوح چربیها و اسیدهای چرب آزاد در گردش خون شوند كه خود به افزایش تجمع پلاكتی و افزایش سطوح پروستا گلاندین ها منجر می شود. به دنبال این وقایع، اتساع عروق مغزی رخ می دهد لذا هرکدام از این فاكتورها می توانند موجب افزایش خطر تبدیل میگرن های دوره ای به انواع مزمن شوند. دو عامل پاتولوژیك دیگر كه با میگرن مزمن همراهی دارند عبارتند از ویروس اپشتین بار و ناهنجاری های ماده سفید كه این ناهنجاریها در تصویربرداری های رزونانس مغناطیسی دیده شده است (مورد آخر مطرح كننده اثر kindling است، به این معنی كه حمله های بیشتر منجر به تغییرات بیشتر می شود). میگرن مزمن، همراه یا بدون استفاده از دارو، فرم شایع سردرد مزمن روزانه است (در ۴% از جمعیت بالغین دیده می شود و به عنوان سردردی كه بیشتر از ۴ ساعت در حداقل ۱۵ روز در ماه وبه مدت بیشتر از ۶ ماه طول بكشد، تعریف می شود.) تغییر میگرن دوره ای به نوع مزمن، با افزایش تناوب دردها و نیز كاهش شدت آنها، همراه با تثبیت الگوی مداوم روزانه درد، مشخص می شود. خطر ازمان در میان بیماران دچار میگرن بالاتر از افرادی است كه سردردهای غیر میگرنی دارند (به ترتیب ۸% در برابر ۵%). به جز خطر تبدیل به وضعیت مزمن، میگرن های با تناوب بالا (مخصوصاً میگرن همراه اورا) موجب افزایش خطر سكته ایسكمیك می شود كه به دلیل همراهی آن با ریسك فاكتورهای بیماری قلبی ـ عروقی است. در یك مطالعه اپیدمیولوژیك با مقیاس وسیع در هلند، افراد دارای میگرن (در مقایسه با گروه كنترل) تمایل بیشتری به مصرف سیگار (۴۳/۱= (OR و تمایل كمتری به مصرف الكل داشتند (۵۸/۰ (OR، در حالیكه افراد دچار میگرن همراه اورا بیشتر دچار دیس لیپیدمی (۶۴/۱ ۴۳/۱ OR)، فشار خون بالا (۷۶/۱OR) و سابقه بیماری عروق كرونر یا سكته بودند (۹۶/۳ (OR. در بیمارانی كه دچار حمله های دوره ای فراوان هستند، پیشگیری الزامی است. با این حال تصمیم گیری برای پیشگیری، یك قضاوت بالینی است كه نه تنها به فراوانی حملات بلكه به شدت حمله ها و همچنین میزان اختلال در كاركرد طبیعی هر فرد بستگی دارد. مناسب ترین داروی پیشگیری در هر فرد، با توجه به اثرات جانبی و احتمالاً مضر هر دارو، متفاوت است. به طور متداول، پیشگیری باید در بیمارانی كه ۳ یا بیش از ۳ حمله حاد در ماه دارند، انجام شود. با وجودی كه بسیاری از پزشكان پیشگیری را زمانی شروع می كنند كه بیمار میگرنهای حاد بیشتری (مثلاً ۶ بار در ماه) داشته باشد، اما باید توجه داشت كه هدف از پیشگیری، تنها جلوگیری از حملات حاد بعدی نیست، بلكه در جلوگیری از تبدیل به حالت مزمن نیز اهمیت دارد. داروهایی كه برای پیشگیری تأیید شده است شامل، داروهای ضد صرع مثل توپیرامات و divalproex و داروهای مهار كننده بتا ـ آدرنرژیك مثل پروپرانولول و تیمولول، بلوك كننده های كانال كلسیم، ضد افسردگی های سه حلقه ای، مهار كننده های انتخابی جذب مجدد سروتونین (SSRIS)، ضد افسردگیهای جدیدتر (شامل venlafaxine, duloxetins, mirtazapine)، ضد جنون های آتیپك، مهار كننده های آنزیم مبدل آنژیوتانسین، آنتاگونیستهای رسپتور آنژیوتانسین II، داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی (شامل فرمولاسیونهای (nonprescirption، داروهای ضد صرع مانند گاباپنتین و زونی سامید، آنتی هیستامین ها مانند سیپروهپتادین و مكمل های حاوی منیزیم. در بعضی از موارد، منافع دارو باید با خطرات ناشی از آن سنجش شود. سودمندی استفاده از داروهای ضد تشنج در پیشگیری از میگرن به این علت است كه هم صرع و هم میگرن، اختلالات دوره ای و معمولا ناتوان كننده سیستم عصبی مركزی هستند و هر دو علایم مشتركی دارند، البته، كاربرد این داروها در پیشگیری از میگرن به عنوان تثبیت كننده های عصبی است. مكانیسم عمل divalproex در پیشگیری از میگرن ناشناخته است، اما افزایش سطح اسید گاما آمینوبوتیریك (GABA) به عنوان مكانیسمی برای فعالیت ضد تشنج آن پیشنهاد شده است. توپیرامات، مانند divalproex، ممكن است اثرات كلینیكی خود را از طریق افزایش فعالیت GABA اعمال كند، اما با مكانیسمهای دیگری نیز اثر خود را اعمال می كند كه شامل بلوك كانالهای سدیمی وابسته به ولتاژ و كاهش فعالیت كربنیك آنهیدراز و نیز كاهش فعالیت انواع مشخصی از گلوتامات است. بازبینی ۱۵ مطالعه منتشر شده از ۲۰۲۴ بیمار نشان داد كه هر چند به طور كلی داروهای ضد تشنج در پیشگیری از میگرن مؤثر و نیز ایمن اند، اما نتایج آنها به طور قابل توجهی در میان داروهای مختلف این گروه متغیر است. دو مطالعه تصادفی و بزرگ، با طراحی كاملاً یكسان در بیش از ۹۰۰ بیمار مبتلا به میگرن مزمن (۱۲ ۳ حمله در ماه)، نتایج مثبت مشابهی در استفاده از توپیرامات به عنوان داروی پیشگیری كننده نشان داد به این ترتیب كه مصرف توپیرامات با دوز mg/day۲۰۰ ۱۰۰ كاهش معناداری در تناوب سردردها در یك دوره ۶ ماهه ایجاد كرد. علاوه بر این، تعداد بیمارانی كه تناوب میگرن آنها با مصرف توپیرامات ۵۰% كاهش یافته بود، بسیار بیشتر از بیمارانی بود كه از Placebo استفاده می كردند. توپیرامات با دوز mg/day ۵۰ كمتر از دوز mg/day۱۰۰ آن مؤثر است. بازبینی شواهد بالینی تا به امروز، شامل دو مطالعه اخیر، نشان داد كه توپیرامات با دوز mg/day۱۰۰ در پیشگیری از میگرن مؤثر و ایمن است. در میان این داروها، divalproex همراه با افزایش وزن است كه خود می تواند عامل خطر برای تبدیل از فرم دور ه ای به فرم میگرن مزمن باشد. در مقایسه، topiramate همراه با كاهش وزن قابل توجه است. اما پارستزی، اختلالات شناختی و اسیدوز متابولیك ثانویه به از دست دادن بیكربنات، در مصرف این دارو گزارش شده است. درباره وبلاگ آخرین مطالب پیوندهای روزانه پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||
|